شعرهای ادبی  / کلمات جدولی

شعرهای ادبی / کلمات جدولی

ادبیات ، شعر ، سرگرمی و راهنمای حل جدول
شعرهای ادبی  / کلمات جدولی

شعرهای ادبی / کلمات جدولی

ادبیات ، شعر ، سرگرمی و راهنمای حل جدول

مریم حیدر زاده / شعر عاشقانه

گفتی که مرا دوست نداری گله‌ای نیست

بین من و عشق تو ولی فاصله‌ای نیست

گفتم که کمی صبر کن و گوش به من کن

گفتی که نه باید بروم حوصله‌ای نیست

پرواز عجب عادت خوبیست ولی حیف

تو رفتی و دیگر اثر از چلچله‌ای نیست

گفتی که کمی فکر خودم باشم و آن وقت

جز عشق تو در خاطر من مشغله‌ای نیست

رفتی تو، خدا پشت و پناهت، به سلامت

بگذار بسوزند دل من مسئله‌ای نیست

جملات عاشقانه برای اینستاگرام

جملات عاشقانه برای اینستاگرام

گذرگاه بهاری
کودک گل را می بوید
یا گل کودک را ؟
شاملو و پاشایی

فیروزه در شبنم
الماس در چشمه.
گنجشکی 
که از سفره ی کوچک آوازش
گل می چینی
و مدادی
که بی قرار انگشتانت،
در. لحظه ی تولد یک شعر .
هان، شاعر !
این همه آیا کافی نیست
تا پیوسته
مرگ را بفریبی؟

متن عکس برای اینستاگرام

شمعی در من می سوزد
سکوتی لرزان در حریر آتش
زمزمه ای پنهان در سایه های سکوت
شمعی مدام در من می سوزد؛
من اما 
پشت پنجره های بی ستاره ی یلدا 
به بازی خاکستر و باد می اندیشم 
که پایان همه سوختن هاست.

من لحظه لحظه بودنت را دوست دارم
هر جا که باشد دیدنت را دوست دارم

در خلوت کافه یا توی خیابان
یکمرتبه بوسیدنت را دوست دارم

عکس عاشقانه دو نفره برای اینستاگرام

عکس عاشقانه دو نفره برای اینستاگرام

سیده_فاطمه_حسینیان / ای بهار تو پرنده ات رها

سیده_فاطمه_حسینیان

ای بهار
تو پرنده ات رها
بنفشه ات به بار
می وزی پر از ترانه
می رسی پر از نگار
هرکجا رهگذار توست
شاخه های ارغوان شکوفه ریز ...
متن عکس عاشقانه

متن عکس عاشقانه

زندگی گوشه قلب تو 
بهشت است 
بگو ...
رهن مخروبه ترین 
گوشه ی قلبت چند است ..

عاشقانه
از ''تو'' می نویسم
و شخص دیگری
در ''من '' آفریده می شود.
تو، او را ''ما'' می نامی؛
او مرا '' تو''

می‌ آید، 
اگرچه دیر.
می‌ آید
رفتار رنگی اش
از پشت بال پرستو 
چه دیدنی ‌ست !

صالح دُروند/ موی تو لشگری ­ست برای ستمگریت

موی تو لشگری ­ست برای ستمگریت
پیداست موی مشکی ­ات از زیر روسریت

   

محصول قرن چندم هجری­ ست قامتت 
شاعر شده ­ست رودکی از لهجه­ ی دریت

   

می ­داد طعمِ چند تمشکِ رسیده را 
لب­ هام در برابرِ انگورِ عسکریت

 

وقتِ تنت در آب ، نمی­ شد تمیز داد 
نوعِ تو را از آن بدنِِ آدمی - پَریت

  

دریا پُر است از آبزیانی شکسته دل
که معترض شدند به طرزِ شناگریت

 

در کوچه راه می­ روی و باد می­ وزد 
این نکته کافی است در اثبات دلبریت

  

هر تارِ موی تو غزلی عاشقانه است 
دیگر رسیده تا کمر این شعرِ آخریت
 
صالح دُروند